خط‌مشی برد ـ برد در رابطه با رقبا بيژن نامدارزنگنه، وزیر نفت

می‌کوشم در اینجا تجارب مديريتي خود را در زمينۀ اوپك بيان ‌كنم. اين سخنان نه ارزيابي عملكرد و نه نقد دوران گذشته است، بلکه فقط تجربه‌هایي را که در ارتباط با دوران تلاش خود به عنوان وزیر نفت دارم، بيان مي‌كنم .

اوپك در حيات ۴۵ ساله خود دوران‌هايي متفاوت داشته كه يكي از موفق‌ترين آن‌ها از سال ۱۳۷۶ (۱۹۹۷ ميلادي) تاكنون است. تحليل‌گران و صاحب‌نظران بازار نفت، چهار دوره را در طول حيات اوپك مشخص و شناسايي كرده‌اند. دورۀ اول از سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۷۸ است كه سال ۱۹۶۰ زمان تأسيس سازمان اوپك و سال ۱۹۷۸ زماني است كه انقلاب اسلامي رخ مي‌دهد. برخي اين دوره را به دو بخش یکی از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ و دیگری از ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۸ تقسيم مي‌كنند. مشخصه اصلي اين دوران، ستيز ميان توليدكننده و مصرف‌كننده است.

يادآوري مي‌كنم اساساً اوپك در سال ۱۹۶۰ به دليل تقابل توليدكنندگان عمدۀ نفت در جهان سوم و عمدتاً خاورميانه با شركت‌هاي معظم چندمليتي كه مصرف‌كنندگان بزرگ نفت در غرب را نيز نمايندگي مي‌كردند، به وجود آمد. ۱۰ سال اول اين دوران، دوران شكل‌گيري اوپك بود و در دوره بعد شاهد جهش در قيمت‌هاي جهاني نفت بوديم. در همين دوران كه پيش از انقلاب اسلامي بود، مدتي ايران رهبري اوپك را بر عهده داشت كه در همان زمان قيمت نفت روند صعودي پيدا كرد و مشكلاتي ساختاري را در اقتصاد كشورهاي نفتي، به‌ويژه در ايران، به وجود آورد. درهرحال، اين دورا ن دورۀ ستيز ميان كشورهاي توليدكننده نفت (صاحبان منابع نفت) با شركت‌هاي بزرگ توليد‌كننده نفت بود كه اين شركت‌ها عمدۀ توليد نفت در كشورهاي عضو اوپك را برعهده داشتند و مورد حمايت كشورهايي مانند آمريكا و انگليس نيز بودند. اين دوران، دوران وحدت دروني اوپك نیز است.

دورۀ بعدي میان سال‌هاي ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ ميلادي است كه با پيروزي انقلاب اسلامي آغاز مي‌شود و با پایان جنگ تحميلي خاتمه مي‌يابد. اين دوران، دوران ستيز همراه با نزول قيمت نفت است، به نحوي كه قيمت نفت به بشكه‌اي نزديك ۵ دلار هم مي‌رسد. در اين دوره، اوپك نه تنها با شركت‌ها و كشورهاي خارج از خود ستيز مي‌كند، بلكه در داخل هم دچار درگيري‌هاي عمده‌ای است و اعضاي آن به دو گروه بازها و كبوترها تقسيم می‌شوند. اوج اين ستيزها، جنگ ميان ايران و عراق و كشتار حجاج ايراني در عربستان است. همچنين در اين دوره، شاهد جنگ نفتكش‌ها در خليج فارس و درنهايت پائين‌ آمدن شديد بهاي نفت هستيم.

دورۀ سوم از سال ۱۹۸۸ آغاز و تا سال ۱۹۹۸ ادامه مي‌يابد كه تقريباً دورۀ بدون فراز و نشيب و آرامی است و قيمت‌ها بين ۱۵ تا ۲۰ دلار در نوسان است. اما در اين دوره، اختلافاتي به‌ويژه در تخلف از ساختار سهميه‌هاي اوپك ميان اعضا و به‌ويژه میان عربستان و ونزوئلا به‌ وجود مي‌آيد كه در پايان اين دوره با بحران اقتصادي آسياي جنوب شرقي همراه و باعث سقوط شديد قيمت نفت مي‌شود.

دورۀ بعدي از سال ۱۹۹۸ آغاز شده و تا به امروز ادامه يافته است. من ویژگی‌های مهم اين دوران و كارهاي انجام‌شده در اين مدت را بيان مي‌كنم، البته اين موضوع به معناي انجام كليه امور و كارها توسط ايران نيست، زيرا معتقدم هر شخص يا كشوري در معادلات جهاني، وزن و اثرگذاري خود را دارد. از همين رو، نمي‌توانيم ادعا كنيم كه همه اين دستاوردها نتيجۀ سياست‌هاي کشور ما بوده است، زیرا عواملي پيچيده وجود دارند كه در رسیدن به اين دستاوردها مؤثر بوده‌اند. اما مهم این است كه در اين دوران، كارها و رفتارها فكورانه مديريت شده و همراه با شناخت، مطالعه و تصميم‌گيري به‌هنگام بوده است و ما به هيچ عنوان به طور انفعالي تحت تأثير اتفاقات قرار نگرفته و به سهم خود بسيار فعال و تأثیرگذار نیز بوده‌ايم.

يكي از نكات اصلي در ابتداي تصميم‌گيري در ارتباط با اوپك، مشخص كردن هدف ما از حضور در آن و انتظارمان از اين سازمان بود. اين موضوع فوق‌العاده اهميت داشت، زيرا هدف ما از رفتن به اوپك اين نبود كه به ملت خود نشان دهيم كداميك از اعضا نوكر آمريكا و يا وابسته به آن هستند. اساساً گفتن اینکه بعضي از اين كشورها عامل يا وابسته به آمریکا هستند و يا مصرف‌كنندگان يك ظلم تاريخي به توليدكنندگان روا داشته و حق آن‌ها را خورده‌اند شايد از نظر سياسي براي مطرح‌كنندگان كاري مفيد باشد، اما درنهايت منفعت چندانی نصيب كشور نخواهد كرد. اوپك به معناي واقعي سازمان همكاري بين رقبا است كه همه اعضاي آن به منافع خود می‌انديشند و كسي به فكر منافع ديگري و از جمله ایران نيست.

اولين كار ما در اين مرحله كه اكثر اعضا احساس ناهماهنگي و پراكندگي می‌کردند، اين بود كه مشخص كنيم به دنبال چه هستیم و براي تحقق چه هدفي مي‌خواهيم هم‌راستایي و همگرایي ايجاد كنيم؟ در ابتدا براي خود يك هدف اصلی تعريف كرديم و درنتيجه هدف‌هاي ديگر فرع بر هدف اصلي شد. ما گفتيم هدف اصلي کشورمان در اوپك حداكثر كردن منافع و درآمد مادي ايران از نفت است، مي‌خواستیم قيمت نفت را بالاتر برده، سهم توليد خود را در اوپك حفظ کنیم و يا افزايش دهيم. پس از مشخص كردن هدف اصلي، ديگر اهداف را در راستاي آن شكل دادیم كه اين یک فرايند كاري بزرگ بود. يعني بدون توجه به ساير مسائل، جايگاه اعضا و جايگاه خود را شناختيم تا منافع مادي كشور را بيشتر كنيم. ما در هيچ شرايطي در اين زمان كه با تنش‌زدایي دولت آقاي خاتمي در منطقه همزمان بود،‌ هيچ كس را در رسانه‌ها به‌عنوان وابسته، عامل يا نوكر متهم نكرديم .

حتي گاهي اوقات فشارهایي هم از داخل وارد مي‌شد كه بعضي از كشورها را متهم كنيم، اما به دليل كسب منافع مادي براي كشورمان به هيچ عنوان و در هيچ تريبوني چنين مطالبي را بيان نكرديم. سعی می‌کردیم اوپك را يك كل واحد معرفي كنيم كه با هم قصد زندگي كردن را دارند. همچنین کوشیدیم اختلاف‌هاي دروني آن به بيرون سرايت نكند و اقتدار اوپك را به عنوان تنها سازمان اقتصادي مؤثر جهان سومي حفظ كنيم. چون اگر اين برخوردها انجام مي‌شد، علي‌رغم احتمال كسب منفعت در كوتاه‌مدت، درنهايت منافع ملي ما لطمه می‌خورد. بنابراین با تعامل و دوستي هدف خود را به پيش برديم. نكته‌اي منفي‌ كه گاه در سياست ما وجود دارد اين است كه منطق خود را برحسب صفر و يك مشخص مي‌كنيم. اما بين صفر و يك اعداد بسيار و به همين ترتيب نيز راه‌حل‌هاي بسياري وجود دارد كه بايد بهترين آن‌ها را انتخاب كنيم. هدف ما اين بود كه علاوه بر تشنج‌زدایي، يك تعامل و دوستي با اعضاي اوپك برقرار كنيم.

بر اين اساس، گرچه در داخل جلسات اوپك محكم صحبت مي‌كرديم و محترمانه بر سر مواضع خود پافشاري مي‌نمودیم، اما طرح مسائل اختلاف برانگیز در رسانه‌ها را كه موجب تنش ميان ما و بعضی اعضا مي‌شد، به مصلحت نمي‌دانستيم. به عنوان مثال، در جاهايي مانند موضوع انتخاب دبير كل اوپك، ضمن آنكه به هيچ ‌عنوان كوتاه نيامديم (چون مي‌دانستيم كه حق ماست)، در عين حال کوشیدیم اين امر را موضوع داخلي اوپك تلقی کرده، آن را تبديل به بحران نكنيم. تمام اين تلاش‌ها در جهت نیل به اين هدف بود كه تنش در اوپك به حداقل برسد، چون در غیراین صورت قيمت‌ها پایین می‌آمد.

در نهايت، علي‌رغم دشواري‌هاي بسيار توانستيم راهي پيدا كنيم كه اعضای اوپك هم‌گرا شوند. بنابراین، از اوپك به عنوان یک ابزار سياسي براي كسب اعتبار سياسي شخصي استفاده نكردیم و توقعمان متناسب با هدف و درآمدمان بود.

سوي ديگر قضيه مصرف‌كنندگان بودند كه نمي‌خواستيم حرف‌هاي قديمي را دوباره تكرار كرده، با آن‌ها تعارض داشته باشيم. ما با تلاش براي شناخت مسائل و نگراني‌هاي مصرف‌كنندگان، کوشیدیم با آن‌ها تعامل و دوستي برقراركنيم. براي مصرف‌کننده، امنيت انرژي و ايجاد ظرفيت مازاد بر بستر آن بسيار مهم است. آن‌ها به دنبال سرمايه‌گذاري‌هاي به‌موقع و نيز عرضۀ به‌موقع نفت هستند. هرگاه  اعلام مي‌كردند كه عرضۀ بيشتري مي‌خواهند، به آن‌ها مي‌گفتيم كه تمام تلاش خود را خواهيم كرد كه هيچ كمبودي به وجود نيايد؛ يعني تعهد خود را در قبال مصرف‌كنندگان نشان مي‌داديم. درحقيقت، به آن‌ها نشان داديم با آن‌ها دوستي و تعامل داریم و مي‌خواهيم که رشد كنند؛ زيرا رشد آن‌ها در نهايت به سود اعضای اوپك بود. در اين راستا، گفت‌وگوهاي ميان مصرف‌كننده و توليدكننده جدي بود و بدین لحاظ سازمان IEF برای این کار ايجاد شد. در اين میان، در داخل كشور با مخالفت‌هايي روبه‌رو شديم، اما کوشیدیم علي‌رغم تمامي مشكلات در اين راه حركت كرده، اعتمادی متقابل را ميان مصرف‌كننده و توليدكننده ايجاد كنيم. درواقع، در اين زمینه از زبان رايج سنتي كه زبان ستيز بود، استفاده نكرديم. به این ترتیب، هم اعضاي اوپك و هم مصرف‌كنندگان بزرگ متوجه شدند كه ما به دنبال منافع مادي و ملي خود هستیم و مي‌خواهيم توليدمان را افزايش داده، از سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي در اين زمينه حمايت كنيم.

با سياست‌هاي کشورمان، تصميم آمريكا در جهت تحريم صنعت نفت ايران نه تنها مؤثر واقع نشد و زمينه‌اي براي عملي شدن در سطح جهان نيافت، بلكه بارها و بارها در گفت‌وگوهاي ما با مسئولان عالي‌رتبه كشورهاي اروپایي در بحث امنيت عرضه و ظرفيت‌سازي به‌موقع براي توليد نفت، اين سياست آمريكا به صراحت مورد انتقاد آنان قرار ‌گرفت .

بنابراین، درك روابط پيچيدة جهاني و حركت در فضاي آن و حساسيت‌هايمان نسبت به امنيت عرضه و درك اين موضوع كه دنياي امروز، دنياي تعامل است و نه تقابل، باعث شد پايه‌هاي يك دورۀ جديد را در رابطه با همكاري با اعضای اوپک و مصرف‌كنندگان بنا نهيم. این کار که با هدف‌گذاري صحيح و با  هماهنگي با دولت و مجلس انجام شده بود، همگي باعث شد كه به مسير درست برويم و منحرف نشويم.

رياست موفق ايران بر كميتۀ نظارت بر توليد اوپك در دورۀ ۸ ساله دولت جناب آقاي خاتمي كه عملاً نقش تصميم‌ساز براي اجلاس وزيران اوپك را بر عهده داشت و نيز برگزاري اجلاس وزيران اوپك در اسفند ۱۳۸۳ در اصفهان، نشانه اعتبار جمهوري‌اسلامي و احترام اعضا به كشور ما بود .

درمجموع، در اين دوران عملاً توانستيم با بهره‌گیری از خط‌مشی برد ـ برد و اولویت دادن به منافع ملی در یک چهارچوب عقلائی و منطقی و بهره‌گیری از نظرات کارشناسان و خبرگان، موفقيت‌هاي بزرگی را براي كشور كسب كنيم كه مورد تأييد نظام و دولت هم بود

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *