از زمان تأسیس شرکت سایوان صنعت تا حدود يک سال پيش، نزدیک به ۱۰ سال مسئولیت عالی اجرایی شرکت را به عهده داشتهام که از اینرو تجارب بنده میتواند دادههای عملياتی قلمداد شوند.
مطالب خود را با این پیشفرض ارائه میکنم که باید فضای عمومی کسب و کار در عرصههای ملی و بينالمللی همسو با فعالیتهای اقتصادی بنگاهها بوده، چالش عمدهای از آن منظر مانع حرکت و پیشرفت بنگاهها نباشد.
فضای رقابتی، باعث نشو و نماست و فضای حمایتی میبايد به صورتی از سوی مسئولان تعریف، هدایت و مدیریت گردد تا مانع فضای رقابتی نباشد. به فضای رقابتی به دلیل تجارب روشن جوامع و نيز نتایج بسیار خوب در همه بخشهای خدماتی، تولیدی و صنعتی اعتقاد و التزام فکری و عملی داشتهام و معتقدم که در این فضاست که تحولات بالنده نهادینه میشوند.
تجارب اجرایی نشاندهندة این واقعیت است که توجه به منابع انسانی به عنوان عالیترین سرمایههای یک شرکت و یک ملت امری ضروری است که باید بيش از پيش مورد توجه مدیران و نهادهای عالی بنگاهها قرار گيرد. اگر همه شرایط سختافزاری و نرمافزاری مهیا شود ولی این حلقة کانونی به درستی مورد توجه قرار نگیرد، اتفاق خجسته و مبارکی رخ نخواهد داد. برای دستیابی به این مهم، جهتگیری واحدها باید در راستای انگیزش ذهن، روح و روان کارکنان بوده، از سازوکارها و اهرمهای گوناگون و برنامهریزی شده در این زمینه برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت، استراتژیک وکلان شرکت استفاده کنند.
حال اگر سرمایة انسانی را به عنوان اصلیترین سرمایة یک شرکت در نظر بگیریم، باید مواردی را که موجب توسعة آن میشود نيز مد نظر قرار دهیم. غیر از تدابیر نرمافزاری که برای ايجاد طراوت و شاداب ساختن، انگیزش و علاقهمند کردن کارکنان و تعالی شخصی آنها لازم است، برای همسویی و تجميع ظرفيتهای فردی که منتج به توانمندی و شکوفایی بنگاه شود، تدابیری لازم است تا توانمندیهای شخصی کارکنان فراتر از اراده و عزم صرف شخصی آنها مطرح شود؛ بهنحوی که منشور بنگاه قلمداد گردند. از آن جمله میتوان به مسئلة مهم آموزش اشاره کرد. به اعتقاد بنده، آموزش بهترین نوع سرمایهگذاری است که از آن میتوان به عنوان اهرمی بسیار مؤثر، چه در سطوح ملی و بینالمللی و چه در درون بنگاه، برای شکوفایی منابع انسانی استفاده کرد. همچنین به نظام ارزشیابی که درحقیقت همه کارکنانی را که در این دورهها شرکت میکنند را مکلف به خودسازی مینمايد، بايد توجه کرد.
فراتر از مسئلة آموزش، مسئلة ایجاد امنیت روحی و فکری برای کارکنان، به عنوان بخشی از ذینفعان اصلی، ضروری است که یکی از پیششرطهای بسیار مهم در مورد نیروی انسانی میباشد. در این خصوص میتوان به دادن اطمینان خاطر از نظر امرار معاش روزمره، پوششهای بیمهای و تدابیر دیگر نرمافزاری اشاره کرد.
اعتقاد اينجانب این است که اگر گروه مدیریت یک بنگاه هنری دارند، آن هنر تبلور خود را در تعلق عاطفی کارکنان به مجموعه و احساس همبستگی سازمانی و نيز عشق و علاقه به اهداف بنگاه نشان خواهد داد. اگر مدیر به این مسائل توجه داشته باشد، اثرات مثبت آنرا در مجموعه خواهد دید و در این خصوص نیازی به موعظه و نصیحت کارکنان نیست که اگر هم لازم باشد شرط کافی نیست. بههرحال، باید با ساز و کارهای مناسب این تعلق خاطر را در مجموعه ایجاد کرد و میان اهداف شخصی و گروهی و نيز اهداف سازمانی همسویی و همراهی ايجاد نمود. لذا باید با ایجاد بستر و شالوده و فضای مناسب باعث شد کارکنان به منزله سرمایههای انسانی و اصلی بنگاه بتوانند خلاقیت، کارایی، قابلیت و ظرفیتهای بالقوة خود را بالفعل و متبلور کنند و این موضوع عصاره و بیتالغزل مدیریت در حيطه و قلمرو بسيار اساسی و ارزشمند منابع انسانی است.
در ساير سطوح، مسائل نرمافزاری و ضرورت افزایش مستمر کیفیت کالا و خدمات است که با ساز و کارهای شناختهشدهای که مشخصاً در جامعة ما نهادینه شده مضاف بر موارد متعارف، فقط با رویکرد به مقولة فناوری اطلاعات ميسر است. به نظر من، همه واحدها چه در تعامل میان درون و بیرون بنگاه و چه در عرصههای ملی و بینالمللی بايد بحث فناوری اطلاعات را پیگیری کنند و با عملیاتی کردن و تجهیز کارکنان از لحاظ مهارتها و دانشهای فنی ضروری، ضريبی از تعدیل قیمت را در کنار توسعه توانمندیهای تحقیق و توسعه مدنظر قرار دهند.
بنده خود به عنوان یک مسئول اجرایی، با التزام به این مبانی، ضمن کسب افتخارات ارزشمند ملی و بینالمللی معتبر برای شرکت با تولید محصولات دارای ضریب نفوذ و قدرت نقدشوندگی بالا، توانسته از تدبير و تلاش تمامی کارکنان در کليه سطوح سازمانی برخوردار شود که تحقق اهداف يادشده درواقع بر درستی نوع نگاه مطرحشده از منظر تجربة عملی روزمره تأکید میکند.
در کلام آخر، اعتقاد دارم که توجه به تحقیق و توسعه به عنوان لکوموتيو واحد فروش و فروش به عنوان موتور یک بنگاه، بسیار لازم و ضروری است و التزام بدان سبب استمرار فعاليت موفق در بازار رقابتی است.