حبيبالله بيطرف در سال ۱۳۵۵ در يزد متولد شد. تحصيلات خود را در مقطع کارشناسي ارشد در رشته راه و ساختمان در دانشكده فني دانشگاه تهران به پايان رساند. وي پيش از مسئوليت وزارت نيرو طي سالهاي ۷۶ تا ۸۴ تجربه عضويت در هيئت مديره شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران، اجرای طرحهاي ملي كارون۳ و ۴، معاونت آموزشي وزارت نيرو و استانداری استان يزد را دارد. در ادامه بخشی از تجارب و خاطرات وی در پروژه تاریخ شفاهی شرکت فولاد آلیاژی ایران را میخوانیم.
در آغاز دوره استانداری مديراني که همراهم بودند مديران تحصيلکرده يزدي از دانشگاههاي مختلف کشور بودند. مرحوم عبدالعلي حميديا از دانشگاه شريف، مهندس علياکبر اولياء از دانشگاه پليتکنيک [اميرکبير]، مهندس خورشيد نام از دانشگاه صنعتي اصفهان و خودم نيز کارشناس ارشد از دانشگاه فني دانشگاه تهران بودم.
تشکيل کميته تهيه سند توسعه استان يزد
با اين رويکرد، مهمترين موضوعي که از بدو شروع به کارم در استانداري يزد مورد نظر قرار داشت، تهيه سند توسعه استان يزد بود. اطلاع مختصري داشتم که سازمان برنامه و بودجه کشور در حال تدوين سند توسعه ملي است و دفتر سند آمايش سرزمين آنها فعال شده بود و با نگاه آمايشي ميخواستند سندي براي توسعه استان يزد تهيه کنند. با کنجکاوي و دقتي که داشتيم بخش مربوط به مناطق مرکزي و استان يزد را از سند توسعه ملي به دست آورده و مطالعه کرديم و ديديم موارد وحشتناکي را در خصوص يزد نوشتهاند. مهمترين نکته سند تهيه شده اين بود که يزد به دليل محدوديتهاي آب و مسائل اقليمي قابليت توسعه نداشته و بهتر است که استاني با جمعيت رو به کاهش بوده و با جمعيتي حداقلي و صنايع محدود و کشاورزي بسيار محدودتر به حيات خودش ادامه دهد. اين نگرش مورد قبول نبود و فکر ميکرديم استان يزد به دليل سابقه تمدني، ظرفيتهاي بالاي منابع انساني و پايداري تاريخي در مرکزيت ايران، نه تنها نبايد محدود شود، بلکه بايد توسعه پيدا کند.
توسعه معدني يکي از محورهاي اصلي سند توسعه يزد
توسعه معدني و صنايع وابسته به معدن يکي از محورهاي اصلي سند توسعه يزد در آن سند بود. حتي بحث انتقال آب به عنوان يک زيرساخت در رابطه با توسعه صنعتي و معدني يزد مطرح بود و جايگاه مهمي پيدا ميکرد. به همين جهت، استانداري فهم ضرورت توسعه صنعتي و معدني استان يزد را پيدا کرده بود و با توجه به ظرفيتهاي بسيار بالاي مواد معدني استان يزد که مهمترين آن فولاد و آهن بود، اين موضوع را مورد توجه بيشتري قرار داد. طبيعتاً ارتباطات با وزارت معادن و فلزات وقت و همچنين اداره کل معادن و فلزات استان و تأکيد روي تکميل برنامههاي اکتشافات معدني در سطح استان يزد و همچنين استقرار صنايع معدني چه براي فرآورشهاي کنسانترهاي و چه براي توليد شمشهاي معدني، جزء برنامههاي توسعهي استان يزد بود. اين مهم سپس با تأثيرپذيري در برنامههاي اداره کل معادن و فلزات استان و بعد برنامه معادن کشور، جايگاه قانوني خودش را پيدا کرد.
پذيرش تحول صنعتي در استان يزد
مجموع اين عوامل سبب شد آقاي دکتر بانکي که در آن هنگام رئيس شرکت ملي فولاد بود، بپذيرد که بايد حرکتي صنعتي در استان يزد انجام شود و در سالهاي ۶۶ که اين بحثها خيلي جدي مطرح شد منجر به تصميمگيري شرکت ملي فولاد براي استقرار کارخانه فولاد آلياژي در يزد شد. استانداري از اين طرح خيلي استقبال کرد و در سفري که آقاي دکتر بانکي به همراه آقاي اشرف و ديگر دوستان به استان يزد داشتند، قول هرگونه همکاري استانداري به آنها داده شد. در واگذاري زمين، صدور موافقتهاي استاني، تأمين آب و برق، دسترسيهاي مورد نياز يا ساير زيرساختهايي که نياز داشتند همکاري خيلي صميمانه و جدي با طرح فولاد آلياژي از سوي استانداري صورت گرفت. آقاي مهندس فانيان گرچه مجري يک طرح ملي بود ولي از نظر استانداري مديري استاني به حساب ميآمد که تعاملات بسيار نزديکي با همه بخشهاي اقتصادي استان و بخشهاي زيرمجموعه استانداري داشت و اين باعث ميشد کار ايشان به خوبي پيش رود.
بازديد از آلمان و اتريش
استانداري در کميته توسعه استان يزد که توسعه معادن و صنايع معدني را دنبال ميکرد، جهتگيريهاي اثرگذاري روي اين پروژه داشت به اين معنا که در انتخاب تکنولوژي حتما از تکنولوژي روز دنيا و با بهترين کيفيت انتخاب شود. در اين ارتباط آقاي فانيان و آقاي دکتر بانکي اعلام کردند مدرنترين تکنولوژي ريختهگري دنيا را انتخاب کردهايم و حتي مقامات استان ميتوانند از صنايع مربوطه در آلمان و اتريش بازديد کنند. اين مسئله باعث شد برنامه بازديدي از کشور آلمان و اتريش تنظيم شود و مشخصاً شرکت «وستآلپين» آلماني و «بوهلر» اتريش مورد بازديد قرار گيرند. در اين بازديد علاوه بر مقامات استاني، تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي عضو کميسيون صنايع، مديران وزارت معادن و فلزات در بخش فولاد و تني چند از کارشناسان استانداري استان يزد حضور داشتند. در آن بازديد اطمينان حاصل شد انتخاب نوع تکنولوژي، انتخاب درستي بوده و از صاحب دانش فني با سابقه و برند بينالمللي استفاده شده است.
شروع عمليات اجرايي پروژه فولاد آلياژي
عمليات اجرايي پروژه که آغاز شد، همزمان جذب نيرو نيز شروع شد. از نيروهاي تحصيلکرده يزدي و غيريزدي استفاده شد و صنعتي مادر در استان يزد ايجاد شد. البته اين دورنما آن موقع مطرح بود که صنايع پاييندستي فولاد آلياژي ميتوانند دهها و صدها کارخانه را در يزد به خصوص در شهرکهاي صنعتي که نزديک محل ساخت کارخانه فولاد آلياژي پيشبيني شده بود، ايجاد کنند و محصول اوليه کارخانه فولاد آلياژي را تبديل به محصولات ثانويه و ثالثي کنند که ارزش افزوده خيلي بالايي را براي کشور و استان ايجاد کند. متأسفانه به دلايلي اين کار انجام نگرفت. مجموعاً نگاه يزديها به فولاد آلياژي به عنوان صنعت مولد، مؤثر و ايجادکننده ارزش افزوده بسيار بالا در استان يزد بود و ميتوانست زنجيره معدن تا توليد شمش و انواع فولادهاي آلياژي را تکميل کند و هر کدام تبديل به محصولات نهايي شود.
همکاري استانداري با پروژه فولاد آلياژي
همان طور که گفتم مهندس فانيان را مجري طرحي جدا از استان نميدانستيم. لذا در بسياري از موارد براي ارائه گزارش پيشرفت طرح فولادآلياژي به دعوت استانداري به استانداري ميآمد.
چند طرح صنعتي در استان يزد در حال اجرا بود که استانداري به همين ترتيب پيگير روند اجراي پروژه آنها بود. يکي از اين طرحها فولاد آلياژي، ديگري طرح انتقال آب و سومي انتقال ماشينآلات نساجي غدير بود. طرح بعدي پروژه استخراج فني و تکنيکي سنگهاي معدني بود زيرا تا قبل از اجراي اين طرح معادن سنگهاي ساختماني و معدني را به وسيله انفجار استخراج و با لودر بارگيري ميکردند. کارخانه آهک بافق نيز از همين قبيل طرحها بود.
جلوي کارشکني ادارات گرفته شد
استانداري اجازه نميداد ادارات کل استاني با مديراني که ديدهاي محدود داشتند براي کارهاي بزرگ کارشکني و مانع ايجاد کنند. اين سياست استانداري در همه زمينهها بود. به عنوان نمونه وقتي قرار شد کلنگ احداث دانشگاه يزد بر زمين زده شود، استانداري گفت با ديد افق صد ساله بايد ساخت دانشگاه آغاز شود. به طور معمول به دانشگاهها ۵ تا ۱۰هکتار زمين اختصاص داده ميشد اما به دانشگاه يزد در بهترين منطقه مسکوني شهرک صفاييه در دو مرحله ۳۲۰هکتار زمين واگذار شد.
براي احداث کارخانه فولاد آلياژي مقدار زيادي زمين نياز بود. با آيندهنگري جاي خوبي مکانيابي شده بود. در اين خصوص علاوه بر سازمان اراضي که آن موقع سازمان جنگلها و مراتع کشور متولي آن بود، امور آب استان يزد نيز مخالفت ميکرد. سازمان آب ادعا داشت زمين کارخانه فولاد آلياژي در قسمت چرخآب و سفره آب زيرزميني قرار دارد و آلودگي کارخانه به منابع زيرزميني آب لطمه وارد ميکند.
حمايت همه جانبه از طرح
زماني که طرح کارخانه فولاد آلياژي آغاز شد تمامي حمايتها از سوي استانداري از طريق مجري طرح اعمال ميشد، تا جلوي موازي کاري و دوباره کاري گرفته شود.
در تعاملات استانداري با وزارت معادن و فلزات آنها متوجه شده بودند که بايد به اين طرح توجه خاص و ويژهاي کنند تا جبران مافات در خصـوص کمکاريهـاي گذشته باشد بنابرايـن طرح فولاد آلياژي در يزد اجرا شد.